<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
براي هستي:
امشب ؛
يلدا را تنها جشن مي گيرم .
بي انار....
- كمي غمگين -
خاطره ي تو شيريني آجيل است
سرخي هندوانه را به نام شب ترين شب سال نقش ميزنم .
در كرانه ي آشفتگي خاطراتم ؛ روز نخست از عشق نخست را به لبخند اشك به ياد بياور...
شبي كه يلدا با ما بود ؛
دريغ ؛
رفتن تو حقيقت احساس ابريشمي من بود .
و با نخستين تلنگر
يلدا كم آورد .
چرا كه روزهاي بي تو بودن چه زود ، يلدا صفت ميگذشتند .
بامداد شب يلدا...
- فردا روز ديگريست. -
سلام.يک جا هايی از اين برام گنگ هست .[لبخند البته زياد هم تعجب نداره شعر مال کس ديگه هست
برای ماهی كه از سال بیرون افتاده اسفند دود كردیم نفس نفس زد و سرفه كرد و كور شد كبیسهی چهار سال پیش بود ماهی به دنبال یك روز ابری به زیارت چشمهها میرفت برایش نذر و دعا كردیم و برگشت با جریان آب جسدش سفید بود وُ زل زده بود به آفتاب وُ رفت تا ته آب و رسید به روزی كه میخواست بهار سال بعد رضا مهرعليان
من روبروی تو نشسته ام . همين شب يلدا را می گويم . تو از غم دوستانت دم زدی . - نوشتی . - اما چشمان مرا نفهميدی ؟ آنچنان غرق غروب شب یلدا شدی که سحر یادت نیست! يادم هست... يادت نيست؟
سلام.اين اداب مترو سواری رو پا کردين؟ولی حسابی سر گرمين تو مترو
قشنگ بود..ممنون..